فهرست ها

معرفی-متنی-کتاب

معرفی کتاب خواهر، نوشته ی: نرجس شکوری فرد، انتشارات: عهد مانا

کتاب: خواهر، نویسنده: نرجس شکوریان فرد، انتشارات:عهد مانا🔰حضرت زینب کبری (س) سومین فرزند حضرت فاطمه (س) و امام علی (ع) است که دو سال بعد از ولادت امام حسین (ع)، در روز ۵ جمادی‌الاول سال ششم هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمد. حضرت زینب همسر عبدالله بن جعفر بود و در واقعه کربلا در کنار برادرش امام حسین(ع) حضور داشت. با پایان یافتن جنگ، زینب و دیگر بازماندگان کاروان امام(ع) به اسارت درآمدند و به کوفه و از آنجا به شام برده شدند.🔰حضرت زینب را تجسم و نماد صبر جمیل نامیده‌اند. بعد از عاشورا، اسیران را به کوفه بردند و در آنجا با وضع دلخراشی گرداندند. هنگام ورود به کوفه، زینب(س) برای حاضران خطبه‌ای خواند به طوری که همه شگفت‌زده شدند و تحت تاثیر آن قرار گرفتند. این کتاب روایتی از زبان حضرت زینب است از عشق به برادرشان امام حسین‌(ع). 👈بخشی از کتاب خواهر 🔰سرزمین وجود هر انسان یک وسعت بیکران دارد به اندازهٔ کرم و محبت و عظمت خالقش و من خالقم را خداوند جل‌واعلی می‌دانستم و خدا من را زینب می‌خواست! «زین، اب» نه تعریف زر و زیور دنیا را می‌گیرد و نه هر پدری!پدر من و حسین، علی بود که مردم با چشمان خودشان دیده بودند در فقیری و تنگ‌دستی ابوطالب رشد کرده بود!🔰دنیا مال و منالش را به خاندان هاشم بخشید نه برای آن‌که از آن بهرهٔ شخصی ببرند و خانه‌هایشان را گسترش دهند و لباس‌های فاخر و چشم‌پرکن بپوشند و بر تعداد زمین‌ها و شترانشان مباهات کنند. بندگان خدا با خودشان عهد دارند هر چه دارایی که خدا می‌دهد، زیاد و زیادترش را، تنها برای خدا بدانند و در راه خدا به مردم بدهند و نه در چشم مردم به نمایش بگذارند! عبدالمطلب هم جدّ بزرگمان بود که چون فقرا می‌گشت؛ اما کسی او را فقیر نمی‌خواند، همه او را بخشنده می‌نامیدند!🔰مردی که می‌توانست چون عموزادگانش، بنی‌امیه و برادرانش ابولهب و ابوجهل بهترین‌ها را بپوشد، بر بهترین کرسی‌ها تکیه زند، کمربند زربافت ببندد و دست بر کمرِ تکبر راه خانهٔ خود تا خانهٔ خدا را طی کند و همه را در این مسیر به تعظیم ترس‌گونه و ذلیل‌وار، وادار کند؛ اما عبدالمطلب یک رشته بَست بین خودش و خدا، خانه‌اش تا خانهٔ خدا همان رشته بود!🔰از عبادت خدا در خانهٔ کعبه می‌رسید به خدمت خلق در خانهٔ خودش؛ دری که همیشه باز بود، دستی که هر لحظه گشاده بود و مالی که وقت و بی‌وقت بخشیده می‌شد برای رفع همّی و غمّی!جدّ ما کلیدداری خانهٔ خدا را نه غصب کرد، که به شایستگی دل موحد و عمل ابراهیمی‌اش از خداوند به ارمغان دریافت کرده بود. درِ خانهٔ خدا را می‌گشود تا سر خم کند مقابل ربُ‌العالمینی که مهربان بود و کریم، و عذر تقصیر می‌آورد از بودن بت‌های سنگی و چوبی و منتظر آمدن رسولی بود تا اذن الهی بگیرد برای شکستن این بت‌ها!عبدالمطلب، امانت‌دار زمین و زمان بود برای آمدن رسول‌خدا!🔰مهیا کننده و فراهم‌آورندهٔ شرایطی که مردی برانگیخته شود و هرچه که بدعت از زمان عیسی و خیانت زورمندان ظالم در تحریف دین حنیف ابراهیمی بود را پاک کند و آن کُند که خدا وعده داده بود!و عبدالمطلب سرپرست مردمی بود که با نیت پاک خودشان در تنهایی دنیا پناه می‌آوردند به سرای الهی و البته که در انجام فرائض راه به خطا می‌رفتند.اما خدا دل جدّ بزرگ ما را چون روح خودش پر از لطف و کرامت خواسته بود و او خلق را عیال خالق می‌دانست و جز به خدمت و محبت و اندرزِ صفابخش کاری نمی‌کرد!

🔺️ارسالی از: فاطمه اسکندری، مسئول کتابخانه

اخبار و اطلاعیه